فروشگاه فایل دانش دیجیتال | دانش دیجیتال
داستان صوتی داش آکل اثر صادق هدایت یکی از سه داستان معروف مجموعه ۳ قطره خون میباشد که گویی نویسنده آنها را با جان و دل نوشته. داستان داش آکل از ان دست داستان هایی میباشد که با خواندن آن غمی سرشار و سرچشمه گرفته جوان مردی بر دلتان میگذارد. این داستان را شاید بتوان معروف ترین نوشته صادق هدایت دانست چرا که با اقتباس از آن فیلم های بسیار معروف ” داش آکل ” و ” تگرگ و افتاب ” ساخته شد که به واسطه حسابی پرطرفدار شدند…
داستان صوتی داش آکل اثر صادق هدایت
داستان داش آکل نوشته صادق هدایت از مجموعه ۳ قطره خون برای اولین بار در سال ۱۳۱۱ منتشر شد. این داستان روایتی از جوان مردی، مرام و معرف میباشد. داستان درباره جوانی به نام داش آکل میباشد که بسیار قوی هیکل، اما بد سیما میباشد که تمام شهر او را به عنوان یک جوان مرد تمام و کمال میشناسند. در طرف دیگر داستن شخصی به نام کاکا رستم، مردی بسیار بی وجدان و بد کار میباشد که بارها توسط داش آکل ضرب و شتم شده و به همین دلیل تصمیم دارد بالاخره هر طور شده داش آکل را بکشد…
در یکی از روزها شخصی به نام حاجی صمد از بزرگان شهر فوت میکند و داش آکل را به عنوان وصی خود قرار میدهد. در گیر و داد رسیدگی به اموال حاجی صمد، عاشق مرجان دختر حاجی صمد میشود، اما این عشق را خلاف مرام و معرف میداند که عاشق دختر کسی شود که وصی او است. داش آکل برای اینکه از غم خود بکاهد یک طوطی میخرد و با او حرف میزند. پس از گذشت سالها برای مرجان خواستگار می آید و داش آکل به رسم جوان مردی مقدمات و ملزومات این ازدواج را فراهم میکند…
داش آکل که غمی سنگین بر دل خود احساس میکند آن شب را مست مست میکند و در میدان شهر مینشیند. در همین حین کاکا رستم سر میرسد و از فرصت استفاده میکند و داش آکل را زخمی میکند. خبر به برادر مرجان میرسد و به سراغ داش آکل می آید. داش آکل در لحظات آخر عمر خود به او میگوید مراقب طوطی باش. طوطی در خانه حاجی صمد قرار دارد و مرجان در حال نگاه کردن به آن است و خاطرات داش آکل را مرور میکند که ناگهان طوطی میگوید : مرجان تو مرا کشتی، داغ عشق تو مرا کشت…
