کتاب صوتی سرزمین کورها اثر جرج ولز

کتاب صوتی سرزمین کورها اثر جرج ولز یک داستان بسیار ناب با سبکی اسرار آمیز که نمیتوان تاریخ دقیقی برای آین مشخص کرد از آن دست نوشته ها میباشد که هر شخصی حداقل باید یکبار آن را مطالعه کند. ماجرای کتاب کاملا تخیلی میباشد اما هنر نویسند باعث شده تا این داستان

کتاب صوتی سرزمین کورها اثر جرج ولز یک داستان بسیار ناب با سبکی اسرار آمیز که نمیتوان تاریخ دقیقی برای آین مشخص کرد از آن دست نوشته ها میباشد که هر شخصی حداقل باید یکبار آن را مطالعه کند. ماجرای کتاب کاملا تخیلی میباشد اما هنر نویسند باعث شده تا این داستان فوق العاده پند ها و اندرز هایی را که شاید در دنیای واقعی نتوان آنها را به معنای واقعی کلمه لمس کرد را درون خود به نمایش میگذارد. داستان عبرت آموز سرزمین کورها فارغ از ماهیت اسرار آمیز و داستان تخیلی آن، به عنوان یک کتاب فلسفی نیز طلقی میشود…

نسخه PDF کتاب با زبان فارسی به رایگان اضافه شد ( ترجمه محمدعلی خداپناه )
نسخه PDF کتاب با زبان فارسی به رایگان اضافه شد ( ترجمه حمید چقاجردی )
نسخه PDF کتاب با زبان انگلیسی اضافه شد
نسخه MP3 کتاب صوتی با زبان انگلیسی اضافه شد

کتاب صوتی سرزمین کورها اثر جرج ولز

کتاب سرزمین کورها ( با نام ” سرزمین نابینایان ” و ” کشور نابینایان ” نیز شناخته میشود ) نوشته جرج ولز ” Herbert George Wells ” برای اولین بار در سال ۱۹۰۴ منتشر شد خیلی زود مورد توجه علاقمندان به کتاب های علمی تخیلی و اسرار آمیز قرار گرفت. سبک نگارشی کتاب به گونه ای است که سعی دارد بیشترین همزاد پنداری را با زندگی واقعی انسان داشته باشه و در کنار آن تلاش میکند تا مرز میان تخیلی و واقعیت را به حداقل برساند ( میتوان گفت بسیار موفق بوده )…

آن وجه از کتاب سرزمین کورها که آن را از سایر آثار مشابه متمایز میکند تلاش نویسنده برای نمایش واقعیتی است که میتواند در آینده اتفاق بیفتد…

داستان کتاب سرزمین کورها

اصل داستان در کشور اکوادور صورت میگیرد. جایی در مکانی دور افتاده در میان چندین دره و رشته کوه صعب العبور که هیچ پادشاه و کشوری جرات تصاحب آن را ندارد. تا به حالا هیچ انسانی از این سرزمین اسرار آمیز به خارج از آن نیامده و هیچ انسانی نتوانسته وارد آن شده و سپس بازگردد. شنیده شده که آنجا مکانی عجیب و غریب است که تمام مردم آن نابینا هستند و هیچ درکی نسبت به انسان مدرن امروزی ندارند…

در یکی از روزها یک کوهنورد مسیر خود را گم میکند و به صورت اتفاقی به این سرزمین مواجه میشود. او در ابتدا فکر میکند که مردم روستا در حال تماشا کردن لباس ها و وسایل او هستند، اما کمی بعد متوجه میشود که همه این افراد نابینا هستند. در ادامه این کوهنور پس از تلاش های فراوان برای شناخت مردم این روستا تلاش میکند تا به آنها بفهماند که قدرت بینایی چیست. اما مردم روستا نظر دیگری دارند و فکر میکنند که این کوهنورد برای آسیب زدن به آنها آمده و…

© صفحه نویسنده در ویکی پدیا