کتاب فرهاد شیرین مهمنه بانو اثر ناظم حکمت نویسنده ترک زبان و پیشگام شعر نو ترکی میباشد. این کتاب که بیشتر به عنوان یک نمایشنامه عاشقانه حماسی شناخته میشود درباره عشق بین دو انسان و انسان با سایر انسان
کتاب فرهاد شیرین مهمنه بانو اثر ناظم حکمت نویسنده ترک زبان و پیشگام شعر نو ترکی میباشد. این کتاب که بیشتر به عنوان یک نمایشنامه عاشقانه حماسی شناخته میشود درباره عشق بین دو انسان و انسان با سایر انسان ها و همچنین عشق به انجام کاری میباشد. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۴۵ در ایران منتشر شد و در همان روزها با استقبال بسیاری روبرو شد…
کتاب فرهاد شیرین مهمنه بانو اثر ناظم حکمت
داستان کتاب فرهاد شیرین مهمنه بانو (و آب سرچشمه کوه بیستون) همانطور که از نام شخصیت های آن میتوان تشخیص داد یک داستان کاملا عاشقانه است. داستان عاشقی شیرین و فرهاد. شرین که خواهر کوچکتر مهمنه بانو میباشد عاشق و دلباخته فرهاد میشود که کارش نقاشی کردن قصر است. ماجرای این عشق زمانی داغ میشود که مهمنه بانو از راز آنها سر در می آورد و از آن داغ تر زمانی که مهمنه بانو خود نیز عاشق فرهاد است و مدتهاست که میخواهد با فرهاد صحبت کند اما دیگر کار از کار گذشته…
مهمنه بانو که بسیار مهربان است و خواهرش را بسیار دوست میدارد، بین عشق به خواهر و عشق به فرهاد دچار دوگانگی میشود و از این میان نفرتی در دل او نفوذ میکند. مهمنه بانو تصمیم میگیرد تا فرهاد را از راه به در کند و برای اثبات این موضوع به خواهر کاری غیر ممکن را به فرهاد محول میکند…
بخشی از متن کتاب:
مهمنه بانو که نزد پیرمرد حضور داشت از او پرسید، خوب پیرمرد بگو ببینم شرط سوم تو چیست؟ پیرمرد گفت: تو شیرین را بسیار دوست می داریم مهمنه بانو، تا آنجا که نه تا به امروز هیچ خواهری خواهرش را تا این حد دوست داشته و بعد از این خواهد داشت، و برای رهایی از مرگ ها حاضری از تار و تختت بگذری، پیرمرد رو به وزیر کرد و گفت: اجازه بده حرفم را تمام کنم. حاضری از تاج و تخت بگذری این را خوب می دانم، اما نیازی به این گذشت نیست،…
پیرمرد ناگهان حرفش را قطع کرد و رو به دایی کرد و گفت آه که چقدر تشنه هستم. چه چیزی از آب گوارا تر و از شربت شیرین تر و خنک تر می توان یافت. پیرمرد گفت هیچ میدونید مردم شهر تشنه هستند. رو به وزیر کرد و دوباره گفت وزیر فکری به حال مردم کرد ای؟ وزیر گفت سوراخ کردن کوه کاری سخت و بسیار مشکل است. پیرمرد روبه حکیم کرد و گفت حکیم جوابت را یافتی؟ در این هنگام مهمنه بانو که صبرش تمام شده بود به پیرمرد گفت شرط سومت را می گویی یا نه..
- پیشنهاد میشود قبل از اقدام به خرید در سایت عضو شوید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- فایل خریداری شده در حساب کاربری شما در بخش دانلودها نیز قابل دریافت است.
- همچنین لینک دانلود را به ایمیل شما ارسال میکنیم به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.