کتاب موج سواری نوشته آگاتا کریستی یکی از رمانهای کارآگاهی کریستی است که در آن هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی معروف، نقش اصلی را دارد و یکی از رمانهای معروف کریستی است و بارها اقتباس سینمایی و تلویزیونی شده است...
کتاب موج سواری نوشته آگاتا کریستی یکی از رمانهای کارآگاهی کریستی است که در آن هرکول پوآرو، کارآگاه بلژیکی معروف، نقش اصلی را دارد و یکی از رمانهای معروف کریستی است و بارها اقتباس سینمایی و تلویزیونی شده است. این کتاب داستانی جنایی است که در دوران جنگ جهانی دوم میگذرد. داستان این کتاب درباره یک پرونده قتل است که در جریان یک موج سواری در سواحل بریتانیا رخ میدهد. پوآرو که به دعوت یکی از دوستانش به این منطقه سفر کرده است، با این پرونده روبرو میشود…
کتاب موج سواری نوشته آگاتا کریستی
کتاب موج سواری یکی از رمانهای موفق آگاتا کریستی است. این کتاب داستانی جذاب و شخصیتهای دوستداشتنی دارد. داستان کتاب موج سواری سرشار از پیچیدگی و تعلیق است. پوآرو در طول تحقیقات خود با چالشهای زیادی روبرو میشود و تلاش او برای حل این پرونده برای خواننده جذاب و هیجانانگیز است…
شخصیتهای کتاب موج سواری بطور کامل و باورپذیر پردازش شدهاند. خانم آندرهی، شخصیت اصلی زن کتاب، شخصیتی پیچیده و چندوجهی است. او زنی زیبا و جذاب است، اما در عین حال زنی مرموز و خطرناک است. کتاب موج سواری یکی از بهترین رمانهای جنایی آگاتا کریستی است. این کتاب برای مخاطبان از هر سن و سالی مناسب است…
قسمتی از متن کتاب موج سواری:
پوآرو با خود فکر کرد: این زن بسیار پیچیده است. او زنی زیبا و جذاب است، اما در عین حال زنی مرموز و خطرناک است. او میخواهد من پرونده را حل کنم، اما نمیخواهد من به حقیقت ماجرا پی ببرم. او به خانم آندرهی نگاه کرد. او در صندلی راحتی نشسته بود و به او خیره شده بود. چشمانش تیره و عمیق بودند و در آنها چیزی شبیه به ترس دیده میشد. پوآرو گفت: “خانم آندرهی، من به شما قول میدهم که پرونده را حل کنم. اما من باید حقیقت را بدانم، حتی اگر آن حقیقت برای شما خوشایند نباشد…
خانم آندرهی لبخندی زد. لبخندی که در آن هیچ شادی دیده نمیشد. او گفت: من میدانم که شما حقیقت را خواهید دانست. من فقط میخواهم که شما به من کمک کنید تا از آن جان سالم به در ببرم. پوآرو گفت: من به شما کمک خواهم کرد. او به ساعتش نگاه کرد. وقت آن بود که برود. او از خانم آندرهی خداحافظی کرد و از اتاق بیرون رفت. در راه بازگشت به هتل، پوآرو به پرونده فکر کرد. او میدانست که این پرونده بسیار پیچیده است، اما او مصمم بود که آن را حل کند…
او به این فکر کرد که خانم آندرهی چه چیزی از او پنهان میکند. او به این فکر کرد که قاتل گوردون کلود کیست. او میدانست که باید به زودی پاسخ این سوالات را پیدا کند…
- پیشنهاد میشود قبل از اقدام به خرید در سایت عضو شوید.
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- فایل خریداری شده در حساب کاربری شما در بخش دانلودها نیز قابل دریافت است.
- همچنین لینک دانلود را به ایمیل شما ارسال میکنیم به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.