رمان چهار قدرت بزرگ نوشته آگاتا کریستی رمانی جنایی از نویسنده مشهور انگلیسی است که در سال ۱۹۲۷ منتشر شد. این کتاب یکی از مشهورترین آثار کریستی و از معدود داستانهای اوست که در آن کارآگاه هرکول پوآرو با آرتور هستینگز، دستیار همیشگی خود، همکاری نمیکند. چهار قدرت بزرگ داستانی پر از هیجان و معمای جنایی است که خواننده را تا انتها با خود همراه میکند. کریستی در این کتاب به موضوعاتی مانند جنگ، قدرت و فساد میپردازد و نقدی بر جامعه مدرن ارائه میدهد…
رمان چهار قدرت بزرگ نوشته آگاتا کریستی
داستان کتاب از جایی آغاز میشود که پوآرو از طرف یک مرد مرموز به نام “مستر وینسنت” استخدام میشود تا با چهار قدرت بزرگ، سازمانی مخوف که قصد دارد دنیا را به آشوب بکشاند، مبارزه کند. پوآرو برای انجام این کار، به کمک افراد مختلفی از جمله رئیس پلیس اسکاتلندیارد، یک دانشمند فرانسوی و یک بازیگر تئاتر نیاز دارد…
شخصیتهای کتاب چهار قدرت بزرگ به خوبی پرداخت شدهاند و هرکدام ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند. پوآرو در این کتاب باهوشتر و مرموزتر از همیشه است و خواننده را به دنبال خود میکشد تا راز چهار قدرت بزرگ را کشف کند…
قسمتی از متن رمان چهار قدرت بزرگ:
پوآرو گفت: “من با یک سازمان مخوف مواجه هستم که قدرتمندتر از هر دولتی در جهان است. این سازمان از چهار نفر تشکیل شده است که هر کدام در زمینه خود متخصص هستند. آنها از هوش و ثروت و قدرت خود برای رسیدن به اهدافشان استفاده میکنند و هیچ چیز نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. ” رئیس پلیس اسکاتلندیارد گفت: “اما شما هرکول پوآرو هستید. شما باهوشترین کارآگاه جهان هستید. شما میتوانید آنها را شکست دهید. پوآرو لبخند زد و گفت: “شاید. اما این کار آسانی نخواهد بود. من به کمک شما و همه کسانی که میتوانند به من کمک کنند نیاز دارم…