کتاب افسردگی چرا؟ نوشته دیوید برنز روانپزشک مشهور آمریکایی، به بررسی علل و راههای درمان افسردگی میپردازد. این کتاب به عنوان یکی از منابع معتبر در زمینه درمان شناختی رفتاری افسردگی شناخته میشود. برنز در این کتاب به بررسی الگوهای فکری منفی که در افراد افسرده وجود دارد، میپردازد. او معتقد است که افکار ما نقش مهمی در ایجاد و تداوم افسردگی دارند. برنز در این کتاب ۱۰ الگوی فکری منفی رایج در افراد افسرده را معرفی میکند…
کتاب افسردگی چرا؟ نوشته دیوید برنز
برنز در این کتاب برای هر یک از الگوهای فکری منفی، راهکارهای عملی ارائه میدهد. این راهکارها به افراد افسرده کمک میکند تا الگوهای فکری خود را شناسایی و به چالش بکشند و آنها را با افکار واقعبینانه تر جایگزین کنند. برنز در این کتاب ۱۰ الگوی فکری منفی رایج در افراد افسرده را معرفی میکند. این الگوها عبارتند از:
- فیلتر ذهنی: تمرکز بر روی جنبههای منفی یک موقعیت و نادیده گرفتن جنبههای مثبت
- تفکر فاجعهبار: پیشبینی فاجعهآمیز از آینده
- برچسب زدن: برچسب زدن به خود و دیگران با صفات منفی
- خواندن ذهن: بدون هیچ مدرکی، افکار و احساسات دیگران را منفی تفسیر کردن
- اغراق و کوچک نمایی: اغراق در مورد مشکلات و کوچک نمایی نقاط قوت
- استدلال عاطفی: باور به اینکه احساسات ما همیشه درست هستند
- بایدها و نبایدها: داشتن انتظارات غیرمنطقی از خود و دیگران
- شخصیسازی: خود را مسئول اتفاقات منفی دانستن، حتی زمانی که هیچ نقشی در آنها نداریم
- خطای برچسبزنی جهانی: بر اساس یک تجربه منفی، نتیجهگیری کلی در مورد خود یا دنیا
- استدلال احساسی: باور به اینکه احساسات ما همیشه درست هستند
قسمتی از متن کتاب افسردگی چرا؟
افکار منفی خودکار، افکاری هستند که به طور ناگهانی و بدون هیچ تلاشی وارد ذهن شما میشوند. این افکار معمولاً منفی و غیرمنطقی هستند. برخی از نمونههای افکار منفی خودکار عبارتند از:
- من به اندازه کافی خوب نیستم.
- من هرگز موفق نخواهم شد.
- من دوستداشتنی نیستم.
- من قرار است تنها بمانم.
- من شغلم را از دست خواهم داد.
- من بیمار خواهم شد.
افکار منفی خودکار میتوانند به طور قابل توجهی بر خلق و خو و رفتار شما تأثیر بگذارند. آنها میتوانند باعث احساس غم، اضطراب، خشم و ناامیدی شوند. همچنین میتوانند شما را از انجام فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید، باز دارند.
راهکار: اولین قدم برای مقابله با افکار منفی خودکار، شناسایی آنها است. به افکاری که در طول روز در ذهن شما میآیند توجه کنید. چه افکاری در مورد خود، دیگران و دنیا دارید؟
پس از شناسایی افکار منفی خودکار، باید آنها را به چالش بکشید. از خودتان بپرسید که آیا این افکار واقعاً درست هستند؟ آیا شواهدی برای اثبات آنها وجود دارد؟
در نهایت، باید افکار منفی خودکار را با افکار واقعبینانه تر جایگزین کنید. به خودتان بگویید که شما به اندازه کافی خوب هستید، میتوانید موفق شوید، دوستداشتنی هستید، و لیاقت خوشبختی را دارید.
تمرین: یک تمرین مفید برای مقابله با افکار منفی خودکار، ثبت آنها در یک دفترچه است. هر بار که یک فکر منفی خودکار به ذهنتان میرسد، آن را در دفترچه خود بنویسید. سپس، در مورد آن فکر به صورت منطقی و واقعبینانه فکر کنید. شواهدی برای اثبات یا رد آن فکر پیدا کنید. در نهایت، آن فکر را با یک فکر واقعبینانه تر جایگزین کنید. با انجام این تمرین، میتوانید یاد بگیرید که افکار منفی خودکار خود را شناسایی و به چالش بکشید و آنها را با افکار واقعبینانه تر جایگزین کنید. این کار به شما کمک میکند تا خلق و خو و رفتار خود را ارتقا دهید و به سلامتی روانی دست پیدا کنید…